خدا نشست و برای تو فکر خلقت کرد
نخست، خاک تو را او خودش زیارت کرد
سپس وجود تو را با تمام آینه ها
رقم زد و همه را مات این ابهت کرد
خدا نبود تو بودی که در تجلی طور
میان روح درختی نشست و صحبت کرد
همان درخت صلیبی شدو مسیح زمان
صلیب را که تو بودی به خویش دعوت کرد
خلیل در تب و تابی که آتشش می سوخت
به نام نامی تو لب گشود و نیت کرد
میان کوه، محمد طنین عشق تو را
شنید و بر همه خاکیان تلاوت کرد
کنون که خسته ی عشق توام مرا دریاب
که این پیمبر دیرین دوباره رجعت کرد
.: Weblog Themes By Pichak :.